مقدمه
در دهه های اخیر، بازارها به یک صحنه رقابتی بیسابقه تبدیل شدهاند، جایی که شرکتها برای جذب توجه مشتریان و جلو افتادن از رقبا، باید به روشهای جدید و موثری از بازاریابی روی آورند. در این رقابت فشرده، داشتن یک هویت سازمانی قوی و متمایز از سایرین به عنوان یک ابزار استراتژیک بسیار حیاتی است.
هویت سازمانی، به عنوان روح و جان یک شرکت، نقش بسیار مهمی در جلب توجه مشتریان، افزایش و ایجاد ارتباطات عمیقتر با آنها ایفا میکند. اما قبل از بررسی اهمیت هویت سازمانی در بازاریابی، بیاید به دهه های گذشته سفر کنیم. آیا به یاد دارید که چگونه برندها و شرکتها در گذشته با مشتریان ارتباط برقرار میکردند؟ آن زمانها، بازاریابی بیشتر بر اساس محصول بود. اما با گذشت زمان و تغییرات در نیازها و انتظارات مشتریان، شرکتها به سمت ایجاد یک هویت سازمانی قویتر و ارائه تجربه برندی یکنواختتر رفتند. امروزه مشتریان نه تنها به محصولات و خدمات، بلکه به یک داستان، یک هویت و یک ارزشگذاری عمیقتر از برند نیاز دارند.
از این جهت، در این مقاله به دنبال شناخت جهان هویت سازمانی هستیم؛ قراره این جهان رو نه تنها با ابزارهای علمی و تجارب عملی، بلکه با داستانهای شگفت انگیز و مثالهای الهام بخش از بزرگترین شرکت های جهان بشناسیم.
بیایید همراه با هویتهایی چون اپل، نایک و دیگران در جادهای پر از راز و رمزهای بازاریابی قدم برداریم و به دنبال شناختی عمیقتر از اهمیت تاثیر هویت سازمانی در بازاریابی بگردیم.
اهمیت هویت سازمانی در بازاریابی
بازاریابی عمدهترین بخش یک برند یا شرکت را تشکیل میدهد، این عنصر زمانی برای برندها مشتری جذب میکند که برند یا شرکت ارائه دهنده محصول و خدمات، از هویت و اعتبار سازمانی قوی و منحصر به فرد برخوردار باشد. هویت سازمانی عبارت است از تمامی مواردی که به شکل منحصر به فرد و ویژه، شرکت را تشکیل میدهد.
هویت سازمانی نقش مهمی در ایجاد اعتبار، هویت نام تجاری، تفکر نوآورانه و ایجاد ارتباطات موثر با مشتریان دارد. به عنوان مثال؛ شرکت اپل با هویت سازمانی خود که بر پایه سادگی، زیبایی و نوآوری استوار است، توانسته است بازاریابی بینظیری را ارائه دهد و به یکی از برترین شرکتهای جهان تبدیل شود.
در واقع؛ هویت سازمانی در بازاریابی به مثابه ستون در استحکام ماندگاری برند و همچنین برای ایجاد تفاوت و تمایز برند از رقبا عمل میکند. باتوجه به این توصیفها، میتوان اهمیت هویت سازمانی و هویت شرکت در بازاریابی را با دلایل زیر توجیه نمود:
۱- تمایز و افتخار
هویت سازمانی به شرکتها امکان میدهد که از سایرین تمایز یابند و افتخار برند خود را تقویت کنند. این تمایز به شرکتها کمک میکند تا در ذهن مشتریان موقعیتی منحصر به فرد داشته باشند و در نتیجه رقابتپذیری آنها در بازار افزایش یابد.
۲- ارتباطات موثر
هویت سازمانی، پایه و اساس ارتباطات موثر با مشتریان است. وقتی یک شرکت یک هویت قوی و متمایز داشته باشد، ارتباطاتش با مشتریان نیز بیشتر و عمیقتر خواهد بود و این ارتباطات موثر به افزایش فروش و ارزش برند کمک میکند.
۳- ایجاد اعتبار
هویت سازمانی، به عنوان یک نماینده اصلی شرکت، اعتبار و اعتماد مشتریان را جلب میکند. شرکتهایی که از هویت شرکتی و هویت نام تجاری قوی برخوردارند، به عنوان برندهای معتبر و قابل اطمینان شناخته میشوند و در نتیجه، مشتریان بیشتری را به خود جذب میکنند.
۴- تشویق به نوآوری و تغییر
هویت سازمانی قوی، اعضای شرکت را تشویق به نوآوری و تغییر میکند. وقتی اعضای یک شرکت با هویت سازمانی قوی هماهنگ هستند و به ارزشها و ماموریت شرکت پایبندند، آنها تمایل بیشتری به تلاش برای بهبود و تغییر در راستای اهداف شرکت خواهند داشت.
۵- تفکر استراتژیک
داشتن تفکر استراتژیک منحصر به فرد، به هویت شرکت کمک میکند و این تفکر باعث میشود که شرکت پایداری یابد و از رقبا متمایز گردد.
۶- تثبیت موقعیت در بازار
مهمترین و کارآمدترین عنصر برای یک برند، تثبیت موقعیت برند یا شرکت در بازار است، باتوجه به رقابت فزاینده در بازارها، داشتن هویت سازمانی موثر میتواند به شرکت کمک کند تا موقعیت خود را در بازار تثبیت کند و از دست دادن مشتریان را به حداقل برساند.
مولفههای هویت سازمانی برای بازاریابی
زمانیکه مبنا بازار قرار میگیرد، بحث چانهزنی و معامله در ذهنها خطور مینماید که پیشی گرفتن و رقابت کردن به عنوان یک اصل آشکار میشود. شرکتهایی که می خواهند از هویت نام تجاری و هویت سازمانی قوی برخوردار باشند باید به مولفههای زیر توجه نمایند:
- نام تجاری و لوگو: نام تجاری و لوگوی یک شرکت باید قابل تمایز و قابل تشخیص باشد تا بتواند هویت برند یا هویت شرکت را به درستی نشان دهد.
- شعار: یک شعار قوی و موثر، ارزشها و ماموریت شرکت را به خوبی انتقال میدهد و ارتباطات موثری با مشتریان برقرار میکند.
- ماموریت و ارزش ها: تعیین ماموریت و ارزشهای شرکت که هدایت کننده تصمیمات و رفتارهای شرکت باشد.
- رنگ ها و طرح ها: استفاده از رنگها و طرحهای منحصر به فرد که هویت بصری شرکت را تقویت میکنند. رنگها و طرحها میتوانند احساسات و اندیشههای مشتریان را تحت تاثیر قرار داده و ارتباطات بین برند و مشتری را تقویت کنند.
باتوجه به این مولفهها، میتوان نتیجه گرفت که مولفههای هویت سازمانی نه تنها به شناخت یک شرکت و برند کمک میکند، بلکه نقش بسیار حیاتی در استراتژیها و فعالیتهای بازاریابی آنها ایفا میکند. از این رو اهمیت آشکاری دارند و باید با دقت و توجه به آنها، برای بهبود و پیشرفت هر شرکت، مدیریت شوند.
ارزش هویت نام تجاری در هویت سازمانی
هویت نام تجاری یکی از عوامل بنیادی و حیاتی در هویت سازمانی یا شرکت است که در ارتباط مستقیم با شناخت و تشخیص آن توسط مشتریان و افراد جامعه قرار دارد. این نام تجاری، به عنوان یکی از ابزارهای ارتباطی و نمایانکننده هویت شرکت، نقش بسیار مهمی در تعیین موقعیت و اعتبار آن در بازارها دارد. در اینجا به طور نمونه به سه ارزش هویت نام تجاری در هویت سازمانی پرداخته میشود.
۱- اولین ارزشی که هویت نام تجاری به یک شرکت میبخشد، تمایزپذیری و تفکر استراتژیک است. هویت نام تجاری، به عنوان پرچمی که در جهانی پر از رقابت برافراشته میشود، امکان تمایز و تفکر استراتژیکی را فراهم میکند و به شرکت این امکان را میدهد که از رقبا متمایز شود و جایگاه منحصر به فردی در ذهن مشتریان ایجاد کند.
۲- دومین ارزشی که هویت نام تجاری به هویت شرکت یا هویت سازمان میبخشد، اعتبار و اعتماد است. نام تجاری قوی و شناختهشده، به شرکت اعتبار و اعتماد مشتریان را میبخشد و به آنها اطمینان میدهد که محصولات یا خدمات ارائه شده توسط این شرکت، با کیفیت و مطابق با انتظاراتشان خواهد بود.
۳- سومین ارزشی که هویت نام تجاری به یک شرکت میبخشد، ارتباطات موثر و ماندگار است. نام تجاری، به عنوان یک نماد قابل تشخیص و قدرتمند، امکان برقراری ارتباطات موثر و ماندگار با مشتریان را فراهم میکند و این ارتباطات میتوانند به تقویت روابط شرکت با مشتریان و افزایش فرایند فروش و بازاریابی کمک کنند. در نتیجه، میتوان گفت که هویت نام تجاری به عنوان یکی از مولفههای اساسی هویت شرکت، نقش بسیار مهمی در استراتژیها و فعالیتهای بازاریابی این شرکت دارد و با استفاده از این نام تجاری به درستی و موفقیت آمیز، شرکت میتواند در مسیر رشد و توسعه پایداری قرار گیرد.
مثالهایی از هویت سازمانی شرکتهای بزرگ
در این رابطه بیشمار مثال از شرکتهای بزرگ دنیا وجود دارد، در اینجا با معرفی دو شرکت بزرگ، بطور نمونه بسنده میشود:
- شرکت اپل (Apple): اپل با هویت ساده، زیبا و نوآورانهاش، توانسته است جایگاه برجستهای در بازار جهانی پیدا کند و طرفداران بیشماری را به خود جذب کند.
- شرکت نایک(Nike): نایک با شعار “Just Do It” و هویت ورزشی و پویای خود، توانسته است یک برند قدرتمند و از معتبرترین برندهای ورزشی جهان شود و بازاریابی موثری را ارائه دهد.
خوب تا اینجای مقاله با اهمیت و تأثیر هویت سازمانی در بازاریابی به صورت عمیق و هدفمند آشنا شدید. گفتیم که هویت مانند ستون و مهره در استحکام، ماندگاری و تثیبت موقعیت برند یا شرکت در بازار برای تمایز از رقبا عمل میکند. حال باید درصد تاثیرگذاری هویت سازمانی را در فرآیند بازاریابی بدانیم.
تأثیر هویت سازمانی در بازاریابی
درصد تاثیر هویت سازمانی در بازاریابی بستگی به صنعت، نوع کسب و کار و شرایط بازارهای مختلف دارد، اما تحقیقات نشان میدهند که هویت سازمانی میتواند تا حدود ۷۰-۸۰ درصد از موفقیت یک استراتژی بازاریابی را تعیین کند. در برخی حالات، هویت سازمانی میتواند به عنوان عامل اصلی در تفاوت و تمایز برند از رقبا عمل کند و به سازمان کمک کند تا بازار را بهتر درک کند و ارتباط موثرتری با مشتریان برقرار کند.
نتیجه گیری
توجه به هویت سازمانی در فرآیند بازاریابی از اهمیت بالایی برخوردار است. هویت سازمانی شامل مجموعه ارزشها، ماموریتها، ویژگیها و تصویر کلی سازمان است که از طریق آن، سازمان نه تنها به مشتریان خود، بلکه به جامعه و بازار نیز شناخته میشود. این هویت، همچنین به عنوان یک راهنمای استراتژیک در تصمیمگیریهای بازاریابی عمل میکند و از این رو، اهمیت ویژهای در موفقیت سازمان دارد.
هویت نام تجاری و هویت شرکت، دو عنصر اساسی در تشکیل هویت سازمانی هستند که تاثیر بسزایی در رونق کسب و کار و پایداری در بازار دارند. هویت نام تجاری به عنوان عاملی که برند را تشکیل میدهد، تصویر، نام و شناخته شدگی برند را تعیین میکند. در عین حال، هویت شرکت شامل مسائلی از قبیل فلسفه کسب و کار، استراتژیها و ارزشهای سازمانی است که از آنها رویکردهای بازاریابی شکل میگیرد.
تحقیقات نشان میدهد سازمانهایی که هویت قوی و متمایزی دارند، از امتیازاتی چون افزایش شناخت برند، جذب و نگهداشتن مشتریان وفادار، ایجاد ارتباط مستقیم با مصرفکنندگان و ایجاد مزیت رقابتی برخوردارند. بنابراین، توجه به بهبود و مدیریت هویت سازمانی به عنوان یک استراتژی کلیدی در بازاریابی، میتواند به بهبود عملکرد سازمان در بازار و تسلط بر رقبا کمک کند.